
گفتگوی تفصیلی؛
سرباز گمنامی که وطن را میسازد
یک کارمند، خود را پل میداند، پلی میان مردم و دولت، در برخی روزها در قالب کارمند دولت باید ضوابط و قوانین را رعایت کند و هم زمان باید در دل و هم درد مردم نیز باشد، هدف نهایی کارمند، تلاش برای بهنتیجهرسیدن کارش است.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، روز کارمند، بهعنوان یکی از مهمترین مناسبتهای سازمانی، فرصتی است تا سازمانها قدردانی خود را از نقش حیاتی کارمندان در موفقیتهای خود نشان دهند، این روز بهانهای است تا از مرزهای کارِ روزمره فراتر رفته و فضایی برای تقویت روابط انسانی در محیط کاری ایجاد کرد، در تقویم ایران، روز ۴ شهریور، روز کارمند نامیده شده که نشاندهندۀ اهمیت و ارزش کارمند است.
امروز را بهانه کردیم تا گفتگویی با رئیس ادارهای داشته باشیم که هم در لباس مدیریت موفق و هم در لباس یک کارمند وظیفهشناس تا اواسط شب مشغول خدمترسانی به مردم است، آقای مسلم محبی مدیر و کارمند اداره بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان دهگلان است، مدیر و کارمندی که صادقانه به مردم شهرش خدمت میکند.
برای آقای محبی، همه جای ایران، سرایش است، هر کجا که بتواند خدمتی کرده و دل مردمش را راضی کند، همان جا را میخواهد، چون به گفتهٔ خودش همان جا ردپایی از وجود خداوند هست، در ادامه گفتگویی خواندنی با این کارمند را خواهیم داشت که خواندن آن خالی از لطف نیست.
کردتودی: لطفاً خودتان را به طور کامل معرفی کنید؟
کارمند: مسلم محبی، متولد سال ۱۳۶۰ و اصالتاً اهل شهرهای شمالی کشور هستم، پدرم یک نظامی ارتش بود و به همین خاطر اکثر نقاط کشور را بودهام، به زبانهای ترکی، مازندرانی، فارسی و کردی تسلط کامل دارم.
کردتودی: بزرگترین چالش در اجرای پروژههای مسکن محرومان چیست؟ فقط مشکل بودجه نیست، نه؟
کارمند: بودجه همیشه هست، اما چالش اصلیتر، تطبیق دستورالعملهای ملی با شرایط بومی است، مثلاً طبق آییننامه، مصالح خاصی باید از کارخانههای معتبر بیاید، ولی گاهی در دهگلان، همسایهٔ ما روستایی است که میتواند مصالح بومی و مقاومی تولید کند که هم ارزانتر است و هم اشتغال ایجاد خواهد کرد، اما سیستم متمرکز، گاهی اجازهٔ بهرهگیری از این ظرفیتها را به ما نمیدهد.
کردتودی: یعنی شما بهعنوان کارمند، دست بستهاید؟
کارمند: نه دقیقاً! ما یاد گرفتهایم که در عین احترام به دستورالعمل، گاهی برای مردم دُرُستی کنیم، یعنی با گزارشهای فنی و مستندسازی، تهران را قانع میکنیم که چرا باید از ظرفیت محلی استفاده کنیم، در واقع داریم بین نیروی محلی و سیستم متمرکز، همافزایی ایجاد میکنیم.
کردتودی: پس شما فقط مجری نیستید، شما یک مذاکرهکننده هم هستید؟
کارمند: بله، گاهی نقش ما بیشتر از یک مهندس، دیپلماسی اداری است، باید هم دل روستایی را به دست آوریم و هم در پی آنیم که رضایت مدیر بالادستی را هم تصاحب کنیم.
کردتودی: برخی میگویند بنیاد مسکن در برخی مناطق کند کار میکند و از این نهاد دولتی انتقاد میکنند، پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
کارمند: قبول دارم، انتقادپذیری را باید در وجود خودمان پرورش دهیم، اما در واقع کندی کار فقط تقصیر ما نیست، گاهی مشارکت خود مردم هم کم است، مثلاً در پروژههای مشارکتی، باید مردم هم سرمایهای هرچند کوچک بگذارند، اما در مناطق محروم، همین سرمایهٔ کوچک هم ممکن است نباشد، بروکراسی اداری برای تأمین اعتبار هم طول میکشد، ما میان مردم و سیستم، گیر کردهایم.
کردتودی: نقش شما بهعنوان کارمند چگونه تعریف میشود؟ یک مأمور دولتی یا یک تسهیلگر مردمی؟
کارمند: من خودم را پل میدانم، پلی بین دولت و مردم، بعضی روزها بیشتر کارمند دولت هستم و باید ضوابط را رعایت کنم، بعضی روزها بیشتر همدل مردمم، اما در نهایت، هدفم این است که کار و تلاشی که میکنیم به نتیجه برسد.
کردتودی: لطفاً از نقش خودتان و همکارانتان در بنیاد مسکن بگویید، یک روز معمولی در زندگی شما چگونه میگذرد؟
کارمند: کار ما ترکیبی از مدیریت، نظارت و گاهی حتی مددکاری اجتماعی است، صبح معمولاً با بررسی پیشرفت پروژهها از طریق گزارشهای میدانی شروع میشود، سپس جلسات فنی با پیمانکاران داریم، اما بخش عمدهٔ کار، حضور در محل اجرای پروژههاست، ما تنها سازنده نیستیم، ما با مردم زندگی میکنیم، مشکلاتشان را میشنویم و سعی میکنیم راهحلی پیدا کنیم.
کردتودی: چه چیزی انگیزهٔ شما را پس از این همه سال حفظ کرده است؟
کارمند: دیدن آن لحظهای است که کلید یکخانه به دست خانوادهای میرسد که تا دیروز در چادر زندگی میکردند، یا وقتی که یک روستایی پس از سالها داشتن یکخانهٔ مقاوم در مقابل سیل، با آرامش به زندگی ادامه میدهد، این صحنهها هیچگاه تکراری نمیشوند.
کردتودی: فکر میکنید مردم چه تصوری از کارمند بنیاد مسکن دارند؟ و واقعیت چیست؟
کارمند: بعضیها فکر میکنند ما پشتمیزنشینهایی هستیم که فقط آمار تولید میکنیم و حق هم دارند، فعالیت برخی مدیران این تفکر را برای مردم به وجود آورده که اینجوری فکر کنند، اما واقعیت این است که بسیاری از کارکنان بنیاد مسکن برای بهنتیجهرسیدن کار، مجبور هستند تا آخرهای شب حضور داشته باشند، ما در گردوخاک کارگاهها در سرمای زمستان و گرمای تابستان، حاضریم، یک کارمند بنیاد مسکن باید در کنار اینکه مهندس باشد، باید هم جامعهشناس و گاهی یک روانشناس باشد.
کردتودی: چه آرزویی برای خودتان و همکارانتان دارید؟
کارمند: آرزو میکنم روزی برسد که هیچ ایرانی بدون خانهٔ مناسب نباشد و ما بتوانیم روی کیفیت و پایدارسازی مسکن متمرکز شویم، برای همکارانم نیز آرزوی سلامتی و امنیت شغلی دارم، آنها سربازان گمنامی هستند که وطن را خانهبهخانه میسازند.
کردتودی: حرف آخر؟
کارمند: فقط این را بگویم، ما اینجا در دهگلان، فقط خانه نمیسازیم، امید میسازیم و گاهی این امید تنها موتور محرکهٔ ماست، از رسانهها هم میخواهیم نهتنها نقاط ضعف، بلکه همین تلاشهای خاموش را هم منعکس کنند.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!