«کردتودی» گزارش میدهد؛
عمارت حبیبی و سمفونیِ بازگشت تپش هنر کردستان
عمارت تاریخی حبیبی سنندج پس از بیش از یکسال وقفه، با صدای سازسازی، نقشهای منبتکاران و چرخ خراطی هنرمندان، دوباره به چرخه صنایعدستی بازگشت؛ بازگشتی که جان تازهای به هنر، تولید و هویت فرهنگی کردستان بخشیده است.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، آفتابِ گرمِ نیمروز، آرام آرام بر دیوارهای پیر اما استوار عمارت حبیبی سنندج میتابد؛ عمارتی که سالها خانه هنر، خلاقیت و تلاش هنرمندان کردستان بوده و اکنون پس از بیش از یک سال سکوت، بار دیگر به چرخه فعالیت بازگشته است.
حیاط قدیمی با آن حوض آبی رنگ پر از برگهای پاییزی و سایهسار درختانی کهنسال، دوباره آوای کار و جنبوجوش هنرمندان را در آغوش گرفته و این بازگشت، بیش از هر چیز یادآور اهمیت هنرهای اصیل در فرهنگ کردستان است.
در راهروی اول، جایی که نور غبارآلود از پنجرههای بلند به زحمت بر زمین مینشیند، بوی چوب و صدای تنینِ ابزار، فضا را لبریز کرده است.
آنجا، کمال پرویزی، استاد ۶۷ ساله سازسازی، با چهرهای آرام و دستانی که سالها تجربه و مهر در آنها نهفته است، بر بالای قطعه چوبی نشسته که بهزودی بدل به سازی خواهد شد که آوازهای این سرزمین را روایت کند. پرویزی ۴۶ سال از عمر خود را به ساخت ساز اختصاص داده؛ چهار دهه و نیم تلاش بیوقفه برای حفظ اصالت موسیقی کردستان.
کنارش پسرش مشغول کار است؛ تصویری زیبا از میراث هنری که نسلبهنسل ادامه یافته است.
استاد پرویزی زیر لب میگوید: «ساز، صدای روحه؛ با عشق ساخته نشه، با عشق صدا نمیده.» همین یک جمله کافیست تا بدانی چرا موسیقی در کردستان چیز دیگریست؛ چرا سازها در این دیار نه تنها نواخته میشوند، بلکه زیست میکنند.
در راهروی سوم، صدای ظریف قلمهای منبتکاران روی چوب، موسیقی دیگری میآفریند.
استادان منبت، با آرامش و تمرکزی ستودنی، نقشها را از دل چوب بیرون میکشند. هر ضربه قلم، گویی بخشی از یک داستان قدیمی را آشکار میکند؛ داستانی که ریشه در فرهنگ و هنر کهن این سرزمین دارد.
هنر منبتکاری در عمارت حبیبی دوباره احیا شده و استادکاران با شور فراوان مشغول آفرینش طرحهایی هستند که میتواند هر بینندهای را مجذوب کند.
اما در گوشهای دیگر از حیاط، صدایی متفاوت به گوش میرسد؛ صدای چرخ خراطی.
شیوا مینایی، بانوی هنرمند کردستانی، در میان گرد و غبار چوب، با مهارتی چشمگیر در حال تراش و شکلدهی به قطعهای است که لحظهبهلحظه جان میگیرد.
هنر خراطی ژوانگه هنری سخت، دقیق و پر از ظرافت است، اما مینایی با لبخند میگوید:«سختیها که همیشه هست؛ عشق اما همه چیز را آسان میکند و این جمله، روایت واقعی بسیاری از هنرمندان زن کردستان است که با شور و ارادهای مثالزدنی در مسیر هنر گام برمیدارند.
در مراسم بازگشایی، پویا طالبنیا سرپرست ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کردستان با اشاره به نقش اثرگذار این مجموعه گفت: عمارت حبیبی تنها یک فضای آموزشی و اداری نیست؛ بخشی از هویت فرهنگی سنندج است و فعالسازی دوباره آن، حمایت مستقیم از هنرمندان و احیای جریان تولید صنایعدستی در استان است.
وی تأکید کرد که این عمارت طی سالها نقش مهمی در معرفی ظرفیتهای واقعی هنرهای سنتی استان داشته و بازگشت آن میتواند زمینه حضور پررنگتر هنرمندان کردستان در برنامههای ملی و رقابتهای صنایعدستی را فراهم کند.
طالبنیا در ادامه برنامه بازگشایی تأکید کرد که احیای این عمارت به استادکاران اجازه میدهد آثار خود را برای داوری در نشان ملی مرغوبیت (مهر اصالت) آماده کنند.
وی افزود: این روند به ارتقای کیفیت آثار کمک کرده و جایگاه صنایعدستی کردستان را در سطح ملی و بینالمللی تقویت خواهد کرد.
طبق آمار ارائهشده، هماکنون ۴۹ هزار صنعتگر در استان مشغول به فعالیت هستند و ۱۴ هزار و ۵۰۰ نفر از آنان دارای پروانه تولید صنایعدستیاند.
همچنین حدود 5 هزار نفر تحت پوشش بیمه قرار دارند. گرچه نبود بازارچه دائمی عرضه و فروش صنایعدستی در استان همچنان یک نگرانی جدی است، اما فعالسازی دوباره مجموعههایی مانند عمارت حبیبی میتواند بخشی از این خلأ را جبران کند و زمینه حضور بیشتر هنرمندان در بازارهای داخلی و حتی خارجی را فراهم سازد.
طالبنیا همچنین با قدردانی از دستگاههای نظارتی، بهویژه سازمان بازرسی، نقش آنها را در رفع موانع بازگشایی این مجموعه بسیار مهم دانست و گفت: «امیدواریم این همکاری تداوم یابد تا زیرساختهای صنایعدستی در استان بیش از پیش تقویت شود.»
اکنون، پس از مدتها سکوت، عمارت حبیبی دوباره جان گرفته است. در راهروی اول، ضربههای استاد پرویزی بر چوب، در راهروی سوم صدای قلم منبتکاران، و در گوشه حیاط گردش چرخ خراطی، سه نغمه از یک سمفونی بزرگاند؛ سمفونی بازگشت هنر به خانه نخستینش. این عمارت نه فقط ساختمانی تاریخی، بلکه مکانی برای نفس کشیدن هنر، تداوم فرهنگ و امید به آیندهای روشن برای صنایعدستی کردستان است؛ آیندهای که امروز از میان گرد و غبار کارگاهها، از لابهلای نقشها و از دل سازهای در حال ساخت، دوباره نور گرفته است.
گزارش از مهوش رحیمی
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!