حالت تاریک
دوشنبه, 03 آذر 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی کردتودی هستید؟
بدرقه باشکوه شهید گمنام با اشک و صلوات
سنندج در سوگ و شکوه؛

بدرقه باشکوه شهید گمنام با اشک و صلوات

مردم سنندج صبح امروز در آیینی پرشور و مملو از احساسات عمیق ملی و مذهبی، پیکر سه شهید گمنام دفاع مقدس را بر دستان خود تشییع کردند؛ آیینی که نه تنها رنگ ماتم داشت، بلکه صحنه‌ای باشکوه از اتحاد، احترام و دلدادگی مردم بود.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، صبح زود هنوز روی خیابان‌های مرکزی سنندج نشسته بود که نخستین گروه از مردم در حوالی محل آغاز مراسم تشییع پیکر سه شهید گمنام جمع شدند. 

هوای خنک پاییزی، خیابانِ تازه بیدار شده و پرچم‌هایی که آرام در باد می‌لرزیدند، نوید روزی متفاوت را می‌دادند؛ روزی که شهر قرار بود یک‌پارچه در فضای معنوی و تاریخی فرو رود.

با نزدیک شدن زمان مراسم، جمعیت به‌تدریج بیشتر شد. زنان و مردان، پیر و جوان، جمعیت‌هایی از کسبه بازار، دانشجویان، خانواده‌ها با کودکان خردسال، و حتی سالمندانی که به عصا تکیه داشتند، بی‌صدا و آرام در مسیر تشییع قرار گرفتند. گویی هرکس احساس می‌کرد که حضورش ادای دینی است به نسل‌هایی که برای امنیت امروز میهن جان داده‌اند.

لحظه‌ای که تابوت‌ها با پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران از دور نمایان شدند، موجی از احساسات در جمعیت پیچید صدای صلوات‌ها از یک سمت خیابان برخاست و به سرعت در میان مردم پیچید. مادر سالخورده‌ای که چادر سیاهش را محکم گرفته بود، در حالی که اشک روی گونه‌هایش می‌لغزید، زیر لب زمزمه می‌کرد: «گمنامن، ولی واسه ما همیشه آشنا هستن…

جوانانی که کنار یکدیگر ایستاده بودند، پرچم‌های کوچک سه‌رنگ در دست، با چشمانی نمناک، مشایعت‌کنندگان را همراهی می‌کردند. 

یکی از آن‌ها که دانشجوی رشته تاریخ بود وی در گفتگو با خبرنگار کردتودی گفت: نسل ما شاید جنگ را ندیده باشد، اما وقتی فضا این‌گونه می‌شود، حس می‌کنیم بخشی از هویت خودمان را در این تابوت‌ها جستجو می‌کنیم.

فضای مراسم نه تنها سوگناک، بلکه آمیخته با احترام و شکوه بود گروهی از پیشکسوتان دفاع مقدس در گوشه‌ای حلقه زده بودند و با نگاهی آرام اما سنگین، تشییع را تماشا می‌کردند. 

یکی از آن‌ها با لباس خاکی‌رنگ بسیجی، در حالی که دستش را روی سینه گذاشته بود، آهسته گفت: این‌ها رفقای ما هستند… چه پیدا بشوند، چه نشوند؛ همیشه کنارمان بودند.

نوای حزن‌آلود مداحی که از بلندگوها پخش می‌شد، احساسات مردم را دوچندان می‌کرد.

در طول مسیر، بسیاری از مردم شاخه‌های گل را به سوی تابوت‌ها پرتاب می‌کردند عده‌ای با گوشی همراه فیلم و عکس می‌گرفتند؛ اما اغلب ترجیح می‌دادند لحظه‌ها را با سکوتی سنگین و اشکی آرام همراهی کنند.

 حضور خانواده‌های شهدا نیز به مراسم عمق بیشتری می‌بخشید برخی از آنان، با گل‌هایی در دست و عکس شهید خود در آغوش، تصاویر شهید گمنام را چون تصویری آشنا می‌نگریستند.

 یکی از امدادگران که از ابتدای مراسم در کنار جمعیت حاضر بود، گفت: وقتی پای شهید وسط باشد، مردم خودشان بهترین نظم را ایجاد می‌کنند کمتر مراسمی را دیده‌ام که این‌قدر آرام و باشکوه برگزار شود.

در لحظه‌هایی از مسیر، صدای تک‌خوانی یک نوجوان برای لحظاتی سکوت مردم را در هم شکست؛ با بیتی از یک نوحه مشهور که بارها تکرار می‌شد:

کجایید ای شهیدان خدایی…

 مادران و پدرانی که عکس فرزندانشان را با خود آورده بودند، با نگاهی آمیخته به غم و افتخار، تابوت‌ها را بدرقه کردند.

سرانجام، هنگامی که پیکر سه شهید گمنام در میان بدرقه مردم آرام گرفت، هوا انگار لحظه‌ای ایستاد اشک‌ها، صلوات‌ها و شعارهای کوتاه و گاه بی‌صدا، تصویر روزی را ساخت که سنندج یک‌پارچه در برابر سه نامِ بی‌نام سر فرود آورده بود.

مراسم امروز تنها یک تشییع نبود؛ روایت دوباره‌ای بود از پیوند مردم کردستان با فرهنگ ایثار، از احترام عمیق به جوانانی که سال‌ها پیش برای دفاع از این خاک به میدان رفتند و هویت خود را در راه وطن جا گذاشتند.

 شهری که امروز با آرامش بدرقه‌شان کرد، می‌دانست که این پیکرهای گمنام، حامل تاریخی هستند که هرگز از حافظه جمعی مردم پاک نخواهد شد.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!