
یادداشت؛
رنج گندمکاران زیر سایه بیتوجهی
در دل دشتهای طلایی کردستان، کشاورزانی هستند که با همه سختیها گندم میکارند، اما سهمشان از سفره تولید تنها رنج است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»کردستان با طبیعتی منحصربهفرد، اقلیم نیمهخشک کوهستانی و دشتهایی حاصلخیز، همواره یکی از محورهای اصلی کشاورزی در غرب کشور بوده است؛ در میان محصولات زراعی مختلف گندم جایگاه ویژهای در ساختار تولید، اقتصاد روستاها و امنیت غذایی منطقه دارد. اما با همه این ظرفیتها، کشاورزی گندم در این استان با موانع مزمنی دستوپنجه نرم میکند که چشمانداز پایداری آن را با ابهام روبهرو ساخته است.
در سالهای اخیر کردستان همواره در ردههای بالای کشور از نظر سطح زیر کشت گندم قرار داشته است، آمارها نشان میدهد که بیش از ۵۶۰ هزار هکتار از اراضی استان به کشت این محصول اختصاص دارد و سالانه بالغ بر ۸۰۰ هزار تن گندم تولید میشود؛ رقمی که نقش مهمی در تأمین امنیت غذایی ملی ایفا میکند.
اما واقعیت آن است که پشت این عددهای بزرگ، کشاورزانی ایستادهاند که بیش از پیش با مشکلات اقتصادی اقلیمی و ساختاری روبهرو هستند. کشاورز کردستانی در کنار تمام زحمتی که در مزرعه میکشد، نه از قیمت فروش مطمئن است، نه از بیمهای کامل برخوردار است، نه از نهاده مناسب بهرهمند و نه از ماشینآلات مکانیزه سود میبرد.
بزرگترین چالش امروز کشاورزان گندمکار در کردستان وابستگی مطلق به بارشهای فصلی است، حدود ۹۵ درصد مزارع گندم در استان دیم هستند؛ این یعنی عملکرد محصول و میزان برداشت، مستقیماً به وضعیت جوی وابسته است، یک سال پربارش کشاورز را امیدوار میکند و سالی خشک، سرمایهاش را بر باد میدهد.
از سوی دیگر قیمت خرید تضمینی گندم، نهتنها متناسب با هزینههای واقعی تولید نیست، بلکه بسیاری از کشاورزان را وادار کرده است تا یا زمین را رها کنند یا به کشت محصولات دیگر روی آورند، در شرایطی که هزینه کود، بذر، حملونقل و نیروی کار روزبهروز در حال افزایش است، قیمت پایین خرید تضمینی نوعی بیمهری آشکار به زحمتکشان بخش کشاورزی است.
نبود زیرساختهای مناسب آبیاری، کمبود کودهای شیمیایی، افزایش قیمت سموم، و البته توزیع نامناسب و گاهی رانتی نهادهها نیز مزید بر علت شدهاند و کشاورزان اغلب مجبورند نهادههای موردنیاز خود را از بازار آزاد تهیه کنند؛ آنهم با قیمتی چند برابر نرخ دولتی، این یعنی فشار بیشتر بر دوش کسی که ستون اصلی امنیت غذایی کشور است.
مسئله مکانیزاسیون و کمبود تجهیزات کشاورزی نیز همچنان پابرجاست، بسیاری از روستاها هنوز با کمبود کمباین، تراکتور و دستگاههای پیشرفته کاشت و برداشت مواجهاند، در نتیجه بخشی از محصول هنگام برداشت تلف میشود یا عملیات زراعی با تأخیر و صرف هزینه اضافی انجام میگیرد.
در چنین شرایطی بیمه محصولات کشاورزی میتواند نقطه امیدی برای کشاورزان باشد، اما متأسفانه ضعف در اطلاعرسانی، پیچیدگی روند بیمه و پرداختهای ناکافی پس از خسارات طبیعی باعث شده که بسیاری از کشاورزان به آن اعتماد نکنند. این یعنی در سالهای خشکسالی یا بروز آفات، کشاورز تنها میماند؛ بدون پشتوانه.
نباید فراموش کرد که بیش از ۷۰ هزار خانوار کردستانی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در چرخه تولید گندم فعالاند، وقتی گندمکار، نتواند هزینههای خود را تأمین کند، عملاً نهفقط تولید که معیشت، اشتغال و پایداری روستاها نیز دچار تهدید میشود.
اما آیا راهحلی وجود دارد؟ بیتردید بله گام نخست، توسعه زیرساختهای آبیاری نوین و مدیریت منابع آب است؛ احداث سدهای کوچک محلی و ترویج شیوههای کممصرف میتواند بخشی از ریسک اقلیمی را کاهش دهد. در گام بعد اصلاح نظام قیمتگذاری خرید تضمینی گندم با مشارکت نمایندگان واقعی کشاورزان میتواند انگیزه تولید را احیا کند، همچنین توزیع عادلانه و هوشمندانه نهادهها، گسترش مکانیزاسیون با تسهیلات کمبهره و سادهسازی فرایند بیمه، از دیگر اقداماتی است که باید در اولویت قرار گیرد.
نکته پایانی اینکه اگر امروز به مسائل کشاورز کردستانی بیتوجهی شود، فردا نمیتوان انتظار داشت که او با انگیزه به کشت گندم ادامه دهد. خودکفایی گندم، بدون حمایت جدی از تولیدکننده آن، شعاری بیش نیست. زمان آن رسیده که ظرفیت گندم کردستان را نه فقط در عدد و آمار که در تصمیمسازی و اقدامهای اجرایی جدی گرفت.
نویسنده: طاهره جلوخانی فعالی رسانهای
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!