حالت تاریک
شنبه, 18 مرداد 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی کردتودی هستید؟
ناتوانی جمعی و امیدهای خاموش
یادداشت؛

ناتوانی جمعی و امیدهای خاموش

در حالی که کشور در آستانهٔ چالش‌های چندبعدی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار دارد، صدایی آرام اما دردناک از دل یک شهروند فرهیخته بیرون می‌آید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، صدایی که نه شعار است، نه حزب بندی دارد، بلکه بازتابی صادقانه از احساس ناتوانی، سردرگمی و ناامیدی عمیق در میان‌لایه‌های آگاه جامعه است.

این یادداشت نه یک منتقد سیاسی، بلکه یک شهروند دلسوز و دغدغه‌مند است که از درون ساختار پیچیدهٔ کلان مملکت، «درگیری بی‌نتیجه» را مشاهده می‌کند؛ درگیری‌ای که نه راه‌حلی دارد، نه چشم‌اندازی روشن خواهد داشت.

سیاست بدون راهبُرد، اقتصاد بدون شفافیت

صحنهٔ سیاست، تصویری از بی‌برنامگی و عدم آینده‌نگری را ترسیم می‌کند، در شرایطی که سکان‌داران کشور خود مقصد توسعه را نمی‌شناسند، سرگردانی مدیریتی و بی‌ثمری در تصمیم‌گیری‌ها، نتیجه‌ای طبیعی است.

این فقدان چشم‌انداز، نه‌تنها در سیاست، بلکه در اقتصاد نیز خود را نشان می‌دهد، ناترازی بودجه، سوءمدیریت منابع انرژی، بیکاری جوانان و تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسی، بحران‌های اقتصادی را تشدید کرده و به احساس عمومی «ناتوانی» دست مردم دامن زده است.

در این میان، جای تناقض آشکار است، در حالی که جوانان مخلص و دانش‌آموختگان تلاش می‌کنند در حوزه‌های علم‌وفناوری جلوه‌هایی از پیشرفت ایجاد کنند، ساختارهای کلان کشور فاقد چارچوبی است که این پتانسیل را به توسعهٔ ملی تبدیل کند.

فرهنگ در محاصره، رسانه در تفرقه

نگاه زنجانی به بحران فرهنگی، تأمل‌برانگیز است، او به «تهاجم فرهنگی» اشاره می‌کند، نه به معنای تقلید بی‌بازتاب از غرب، بلکه به معنای واکنش‌ناپذیری ساختارهای فرهنگی کشور در برابر تحولات جهانی، سیستم فرهنگی، به گفتهٔ وی، فاقد نقشه راهی هوشمندانه برای تولید محتوا، مقابله با پدیده‌های نامطلوب یا حتی هدایت جامعه است.

در همین حال، رسانه‌ها که باید فضای همدلی و گفتگو را رقم می‌زدند، بیشتر مشغول «سیاسی بازی» و تشدید تفرقه هستند، این شکاف، حس تنهایی را در میان شهروندان آگاه تقویت می‌کند، آن‌ها که دغدغهٔ مملکت دارند، نه‌تنها شنیده نمی‌شوند، بلکه ابراز نظرشان «هزینه‌های سنگینی» دارد، از فشار روانی گرفته تا تبعیض، سانسور یا انزوا است.

 وقتی ابراز وجود خود دردسرساز است

شاید تلخ‌ترین بخش این یادداشت، توصیف «ناتوانی جمعی» است؛ وقتی مطالبه‌گری، نقد و انتقاد، نه راهگشا، بلکه خطرزا می‌شود، شهروندان آگاه دست از کنش می‌کشند، این لحظه، نقطهٔ عطفی است، خاموشی چراغ‌های امید، رشد نا امیدی، و جایگزینی انفعال و چاپلوسی به‌جای خرد و مسئولیت‌پذیری است.

در این تاریکی، به جست‌وجوی راهی درونی می‌پردازیم، تأکید می‌کنیم که اگرچه کنترل بر کل سیستم را نداریم، اما می‌توانیم بر «آنچه در دست ماست» تمرکز کنیم، خانواده، محل کار، محله. تغییرات کوچک، گاه الگویی برای تغییرات بزرگ می‌شوند.

سلامت روان؛ موضوعی حیاتی که اغلب در بحث‌های سیاسی و اجتماعی نادیده گرفته می‌شود، در شرایطی که اخبار منفی جاری است، فشار روانی بر جامعه سنگین است، مطالعه، ورزش، گفتگو با افراد هم‌فکر و فعالیت‌های آرامش‌بخش به‌عنوان ابزارهایی برای بازسازی ذهن و ادامهٔ مبارزهٔ درونی است.

این یادداشت یک فراخوان به هوشیاری است، یادآور می‌شوم که تاریخ گواه است، هیچ وضعیتی دائمی نیست، امید حتی وقتی افقش دور است، نیرویی محرک برای تحمل و تحول است، هنوز کسانی هستند که ایران را دوست دارند، به جمهوری اسلامی ایمان دارند و به آینده‌ای بهتر فکر می‌کنند «نه با شعار، بلکه با درد، تأمل و مسئولیت» است.

این یادداشت بازتابی از یک واقعیت دردناک اما ضروری است، ما در آستانهٔ بحران هویت جمعی قرار داریم، اما در این میان، صدایی آرام، هوشمندانه و امیدوارانه، یادآور می‌شود که هرگز نباید دست از تفکر، تلاش و امید کشید، شاید تغییر از کوچک‌ترین اقدامات شروع شود؛ از یک گفتگوی صمیمی، یک انتخاب درست، یا یک‌لحظهٔ آرامش در میان طوفان است.

نویسنده: حسین نصرالله زنجانی فعال سیاسی

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!