به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در این زمانهٔ پرآشوب، در میان گرداب‌های تحمیلیِ نظم‌های نوین و هیاهوی قدرت‌های پوشالی، سخن از «ایران قوی» تنها یک شعار نیست؛ فریادی است برخاسته از عمق جان ملتی که قرن‌ها ایستادگی را در استخوان‌هایش حک کرده و استقامت را در خون خویش پرورانده است.

«ایران قوی» یک واژه نیست، یک خواست ملی است، مأموریتی تاریخی است و آرمانی است که ریشه در عزت دارد و سر بر آسمان استقلال می‌ساید.

 فرمانده کل سپاه پاسداران در بیاناتی روشنگرانه، حقیقتی را یادآوری می‌کند که از جان این ملت برمی‌خیزد که مسئله ما، استقلال سیاسی است؛ نه در حد یک عنوان دیپلماتیک، بلکه به معنای حقیقی کلمه و ایستادن بر پای خود، و تصمیم گرفتن برای سرنوشت خویش.

 در جهانی که اراده ملت‌ها به بازی گرفته می‌شود، استقلال، گوهری کمیاب است و ما ملت ایران، با انقلاب خود نشان دادیم که می‌توان مستقل بود، می‌توان خود بود و در عین حال، می‌توان مقتدر و متمدن بود اما این استقلال، هزینه دارد؛ دشمنی دارد.

 استکبار جهانی، با محوریت آمریکا، هیچ‌گاه تاب دیدن ملتی را ندارد که برخلاف جریان وابستگی شنا می‌کند و تحریم می‌کنند، تهدید می‌کنند، جنگ روانی به راه می‌اندازند، دروغ‌پراکنی می‌کنند، تا شاید ما را از راهمان باز دارند. اما مگر می‌توان ایران را از راهش بازداشت؟

 «ایران قوی» یعنی اقتصادی که بر پایهٔ منابع داخلی و نیروی انسانی خود بنا شده است؛ نه بر تکیه‌گاه‌های لرزان واردات و وام‌های خارجی و خوداتکایی اقتصادی، تنها راه نجات از باتلاق وابستگی است.

وقتی فرزندان این سرزمین، در دل تحریم، پیچیده‌ترین فناوری‌ها را بومی می‌کنند، یعنی ارادهٔ پیشرفت زنده است و این یعنی ایران، حتی در محاصره، جوانه می‌زند، می‌بالد و پیش می‌رود.

 فرهنگ نیز، در این منظومه جایگاه والایی دارد چون «حاکمیت فرهنگ اسلامی»، آن‌گونه که فرمانده سپاه بر آن تأکید دارد، ریشهٔ هویتی ماست.

اگر فرهنگ را ببازیم، همه چیز را باخته‌ایم. فرهنگ اسلامی ما، همان گنجینه‌ای است که دشمن از آن بیش از هر چیز در هراس است؛ زیرا فرهنگ اسلامی، انسان را تربیت می‌کند، نه مصرف‌کننده را؛ مؤمن را می‌سازد، نه وابسته را؛ آزاداندیش را می‌پروراند، نه تابع را و این فرهنگ، سنگری است که در برابر تهاجم نرم ایستاده، و هرچه بیشتر تحت فشار قرار گیرد، مستحکم‌تر و پاک‌تر می‌شود.

 اما همهٔ این‌ها، بی ایستادگی و مقاومت ممکن نیست، این مسیر، مسیر نرم و بدون مانع نیستو این راه، راه عاشورایی است؛ راهی است که باید در آن بایستی، باید بایستی و باز هم بایستی.همان‌گونه که فرمانده کل سپاه گفت: «باید ایستادگی و مقاومت کنیم». این یک انتخاب نیست، یک ضرورت است و هر قدمی که برای ساختن ایران قوی برداشته می‌شود، با مانعی روبروست که تنها با مقاومت برداشته می‌شود.

 رهبر معظم انقلاب نیز در تمام سال‌های گذشته، همواره بر این نکته تأکید کرده‌اند که کلید پیروزی ما، در درون ماست. ا

عتماد به نفس ملی، تکیه بر ظرفیت‌های بومی و باور به توانایی‌های جوانان این کشور، پایه‌های «ایران قوی» را تشکیل می‌دهد.

 دشمن، دقیقاً همین‌ها را هدف گرفته است؛ روحیهٔ ما را، امید ما را، اعتماد به نفس ما را. اما تاریخ گواه است که این ملت، هرگاه باور کرده که می‌تواند، توانسته است.

 امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند آن هستیم که بدانیم چرا باید ایستادگی کرد چون ایستادگی، فقط یک واکنش نیست؛ یک سبک زندگی است، یک منش انقلابی است و در برابر هجمهٔ دروغ، ایستادگی یعنی حقیقت را فریاد زدن. در برابر فشار اقتصادی، ایستادگی یعنی خلاقیت و تولید که در برابر ابتذال فرهنگی، ایستادگی یعنی بازگشت به اصالت‌ها. این ایستادگی، هزینه دارد، اما بی‌هزینه‌تر از تسلیم شدن است؛ چرا که تسلیم شدن، یعنی از دست دادن آینده.

 در پایان، باید به یاد داشته باشیم که «ایران قوی»، فقط یک رؤیا نیست، یک واقعیت ممکن است و این واقعیت، با تکیه بر ایمان، علم، تلاش بی‌وقفه، و ایستادگی در برابر توطئه‌های دشمنان به دست خواهد آمد لذا باید باور کنیم، باید بخواهیم و باید برایش بایستیم. چرا که اگر ما نایستیم، دیگران برای ما تصمیم خواهند گرفت و هیچ ملتی با تصمیم دیگران، قوی نخواهد شد.

یادداشت از بهار محمدی