
یادداشت؛
کشاورزی کردستان در حصار خامفروشی
استان کردستان با وجود توان بالای تولید محصولات کشاورزی و باغی به دلیل نبود صنایع تبدیلی، از دستیابی به ارزش افزوده محروم مانده و همچنان در چرخه خامفروشی گرفتار است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، کردستان با برخورداری از منابع طبیعی متنوع، اقلیم معتدل کوهستانی، خاک حاصلخیز و بارندگی مناسب یکی از مستعدترین مناطق کشور در حوزه کشاورزی و باغداری بهشمار میرود.
این استان بهواسطه موقعیت جغرافیایی خاص خود و پراکندگی بارندگی در بیشتر ایام سال، زمینههای بسیار مناسبی برای تولید محصولات متنوع زراعی و باغی دارد؛ تنوع اقلیمی در نقاط مختلف استان امکان کشت طیف وسیعی از محصولات مانند گندم، جو، نخود، عدس، انگور، سیب، انار، گردو، بادام، آلو، زردآلو، توت، و گیلاس را فراهم کرده است.
در سالهای اخیر با وجود برخی چالشها، همچنان شاهد پویایی نسبی در حوزه تولیدات کشاورزی این استان هستیم، اما موانعی جدی بر سر راه بهرهوری و ارزشافزوده وجود دارد که مهمترین آنها نبود یا ضعف صنایع تبدیلی و تکمیلی است.
براساس آمارهای رسمی بخش عمدهای از جمعیت استان کردستان در روستاها ساکن هستند و معیشت بخش زیادی از این جمعیت، به کشاورزی و دامداری وابسته است، این وابستگی اگرچه ظرفیت بزرگی برای توسعه اقتصادی محلی محسوب میشود، اما در نبود زیرساختهای مناسب، به عاملی برای ناپایداری درآمدی و مهاجرتهای روستایی بدل شده است.
نبود صنایع تبدیلی در استان موجب شده کشاورزان و باغداران، علیرغم تولید محصولات باکیفیت، نتوانند سود واقعی حاصل از زحمات خود را دریافت کنند؛ اغلب محصولات باغی و زراعی کردستان بهصورت خام و بدون فرآوری از استان خارج میشود و سود اصلی نصیب واسطهها و بازارهای مصرف در دیگر مناطق کشور میگردد.
این مسئله نهتنها موجب کاهش درآمد کشاورزان شده، بلکه انگیزه توسعه فعالیتهای کشاورزی و سرمایهگذاری در این بخش را نیز بهشدت تضعیف کرده است.
وجود محصولات باغی با کیفیت در کردستان، از جمله انگور بیدانه، سیب سردرختی، انار مریوان، توت اورامان و گردو در بانه و سروآباد، ظرفیت مناسبی برای توسعه صنایع بستهبندی، فرآوری، خشککردن و تولید فرآوردههای متنوع دارد. با این حال، فقدان واحدهای فرآوری مدرن و بهروز، باعث شده حجم زیادی از این محصولات به شکل تازهخوری و با حداقل ارزش افزوده عرضه شوند.
در برخی موارد نیز به دلیل نبود زیرساختهای انبار و سردخانهای، محصولات در زمان برداشت به بازار تزریق میشوند و افت قیمت شدید را به دنبال دارند؛ از سوی دیگر بخشی از محصولات بهدلیل عدم امکان نگهداری یا فروش مناسب، دچار ضایعات شده و از چرخه مصرف خارج میشوند که این نیز نوعی هدررفت منابع ملی محسوب میشود.
یکی دیگر از پیامدهای نبود صنایع تبدیلی، وابستگی استان به بازارهای ناپایدار و نوساندار سایر مناطق کشور است، کشاورزان کردستانی بهویژه در حوزه باغداریسالانه با دغدغه فروش محصول مواجهاند و نبود بازارهای تضمینی، آنان را در معرض آسیبهای اقتصادی جدی قرار میدهد؛ این در حالی است که ایجاد صنایع تبدیلی میتواند با ایجاد زنجیره ارزش هم به افزایش درآمد کشاورزان بینجامد و هم اشتغال پایدار را در مناطق روستایی تقویت کند؛ این صنایع همچنین میتوانند فرصتی برای حفظ و معرفی برندهای بومی، استفاده از دانش بومی در فرآوری محصولات و حرکت به سمت صادرات باشند.
مسئله مهم دیگر نگاه متمرکز به سیاستهای کشاورزی از مرکز است، در بسیاری از موارد برنامهریزیها برای توسعه کشاورزی در استانهایی مانند کردستان بدون در نظر گرفتن ویژگیهای محلی و اقلیمی انجام میگیرد.
این موضوع باعث شده بسیاری از طرحهای ملی بازدهی لازم را در این منطقه نداشته باشند. ایجاد صنایع تبدیلی میتواند نقطهای برای بازتعریف سیاستهای توسعه روستایی و کشاورزی متناسب با مزیتهای نسبی استان باشد.
همچنین باید به نقش دانشگاهها، مراکز پژوهشی و پارکهای علم و فناوری در زمینه بومیسازی فناوریهای فرآوری و بستهبندی توجه بیشتری شود؛ استان کردستان دارای نیروی انسانی تحصیلکرده و جوان است که میتوانند با حمایت صحیح، به بازیگران اصلی این عرصه تبدیل شوند.
در کنار مشکلات ساختاری، چالشهایی نظیر محدودیت منابع آبی، تغییرات اقلیمی، فرسایش خاک و کاهش کیفیت منابع طبیعی نیز بر کشاورزی کردستان سایه افکندهاند؛ با این حال توسعه صنایع تبدیلی میتواند از شدت این آسیبها بکاهد؛ چرا که تولید محصولات با ارزش افزوده بالا نیازمند سطح کشت کمتر و راندمان بالاتری است، این روند همچنین موجب کاهش فشار بر منابع طبیعی و افزایش تابآوری مناطق روستایی خواهد شد.
در همین راستا، باید سیاستهای حمایتی دولت در حوزه تسهیلات بانکی، معافیتهای مالیاتی و اعطای مجوزهای سریع بهطور جدی بر ایجاد صنایع کوچک و متوسط تبدیلی در مناطق مختلف استان تمرکز یابد.
در مجموع استان کردستان با وجود ظرفیتهای کمنظیر در حوزه باغداری و کشاورزی، بهدلیل ضعف یا نبود صنایع تبدیلی، نتوانسته است جایگاه شایستهای در اقتصاد کشاورزی کشور پیدا کند؛ این مسئله نهتنها موجب هدررفت منابع ارزشمند انسانی و طبیعی استان شده، بلکه یکی از عوامل مهم در تداوم محرومیتهای ساختاری آن نیز به شمار میآید.
عبور از این وضعیت نیازمند رویکردی جامع، بومینگر و آیندهمحور است که بتواند کشاورزی سنتی را به یک سیستم پویا، دانشبنیان و زنجیرهمحور تبدیل کند.
نویسنده: طاهره جلوخانی
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!