
«کُردتودی» گزارش میدهد؛
شهرک باغ سالاری یا شهرک روستایی
دهه ۷۰ بود که در بهترین موقعیت شهری بیجار یک شهرک طراحی و اجرا شد که در طول سه دهه گذشته در راستای توسعه شهری گام برنداشته است و وضعیت امروز آن کمتر از یک روستای دورافتاده و محروم است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، روایت امروز خبرنگار ما در مورد شهرکی با نام زیبای باغ سالاری است که از سال ۱۳۷۲ کلنگ آن به زمینخورده است و مردم منطقه نیز که قبلاً در روستای تخت زندگی میکردند با امیدی که به شهرک داشتند در آرزوی شهر شدن ماندند و امروز هنوز هم خبری از کمترین امکانات رفاهی در آن نیست.
بیجار، شهری با قدمتی تاریخی و موقعیتی راهبُردی در غرب ایران، امروزه گواه یک داستان ناتمام از توسعه شهری است، داستانی که در دهه ۷۰ آغاز شد و با طراحی و اجرای شهرکی به نام «باغ سالاری» همراه بود و شهرکی که در بهترین موقعیتهای شهری بیجار قرار گرفته بود و باهدف جذب ساکنان و توسعه افقهای جدید شهرنشینی به اجرا درآمد.
اما این شهرک که باید امروز بخشی از پویایی و زندگی شهری بیجار محسوب میشد، سه دهه گذشته بدون گام برداشتن بهسوی شهری شدن، به یکگوشه فراموششده از شهر تبدیل شده است، شهرکی که وضعیت امروزش از بسیاری از روستاهای دورافتاده و محروم هم بدتر به نظر میرسد.
در سفر معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم نیز ضمن معرفی روستاهای مستعد گردشگری، باید فکری نیز برای روستاهای حاشیه شهر بیجار نیز میشد یا حداقل به آن اشاره داشت، زیرا شهرکهای امروز شهر بیجار که در نقاط حاشیه واقع شدهاند وضعیتی بدتر از روستاهای دورافتاده دارند و تنها برچسب شهرک را پسوند نام خود دارند.
روایت ما در این گزارش درباره شهرکی به نام زیبای «باغ سالاری» است؛ نامی که با امیدواری و عطر باغهای دلنشین همراه میشد، اما واقعیت آن دورتر از تمامی این تصورات به ناامیدیهای زندگی در شرایطی ناپایدار و بیثبات تبدیل شده است، این شهرک از سال ۱۳۷۲ با اجرای اولین طرحهای عمرانی بهعنوان یکی از مناطق توسعهیافته شهری مطرح شد و ساکنانی که پیش از آن در روستای تخت سکونت داشتند، با امید به زندگی بهتر، عمر خود را به این شهرک تازه ساخته پیوند زدند.
امروز بیش از سه دهه از تأسیس این شهرک میگذرد و هنوز هم ساکنان آن در شرایطی نامناسب و بدون دسترسی به حداقل امکانات زندگی شهری زندگی میکنند، برخی از معابر فاقد آسفالت، شبکه فاضلاب ناکارآمد، عدم وجود سیستم مناسب زهکشی، نبود فضای سبز و خدمات شهری از جمله معضلات اصلی این منطقه به شمار میرود.
مدرسهای که باید مظهر علم و دانش باشد و در بهترین حالت میتوانست دانشآموزان منطقه تخت را کاملاً پوشش دهد بیش از ۹ سال است که بدون پشتوانه رها شده است و امروز بخش کوچکی از دانشآموزان مقطع ابتدایی را بهصورت فشرده در مکانی قدیمی و فرسوده فعالیت میکند، مرکز بهداشتی نیز در این منطقه تعریف نشده است و حتی درمانگاه کوچکی نیز وجود ندارد که حداقل اقدامات اولیه بهداشتی و درمانی را به جمعیت منطقه ارائه دهد و از هزینه رفتوآمد به مرکز شهر برای یک کار سطحی پیشگیری کند.
ساکنان این منطقه، باوجود گذشت سالها، همچنان در انتظار تحقق وعدههایی هستند که در زمان تأسیس شهرک به آنها داده شده بود، وعدههایی درباره زندگی شهری، دسترسی به امکانات رفاهی، اشتغال و توسعه، اما در عمل این شهرک به یک سرزمین فراموششده تبدیل شده است.
باغ سالاری شهرکی که نه شهر شد و نه روستا، زندانی یک هویت نامشخص است، یک منطقه که نه از منظر شهرداری و نه از دید منابع روستایی موردتوجه قرار گرفته و در نتیجه، به یک چالش توسعهای بیپایان تبدیل شده است.
در این میان، ناامیدیها در بین ساکنان روزبهروز بیشتر میشود، جوانانی که در این منطقه به دنیا آمدهاند، در حال فرار از محدودیتها و شرایط نامناسب زندگی هستند، خانوادههایی که بیش از نیمقرن است در این منطقه ساکن هستند، باوجود سرمایهگذاریهای سنگین در زمین و ساختمان، شاهد افت شدید ارزش ملکی خود هستند، زمینی که نه از نظر شهری و نه از منظر روستایی قابلیت استفاده ندارد و تنها بهعنوان یک سرمایهگذاری ناموفق در دفتر تلخ خاطرات آنها ثبت شده است.
داستان زندگی مردم شهرک باغ سالاری بیجار که در سایه ناامیدی و بیتوجهی موج میزند، هنوز هم امید به روزی بهتر را در دل دارند، شهرک باغ سالاری، نه فقط یک مکان جغرافیایی، بلکه نمادی از شکستهای توسعهای است که نیازمند بازنگری جدی از سوی مسئولان است، شاید بتوان با یک برنامهریزی دقیق و اجرایی عملی، این شهرک را از وضعیت نیمه روستایی - نیمهشهری نجات داد و به آن هویتی جدید داد، اما در غیاب هرگونه اراده سیاسی و برنامهریزی منسجم، این شهرک بهعنوان یکی از برجستهترین نمونههای شکست توسعه در سطح منطقه، در تاریخ نوشتاری بیجار ثبت خواهد شد.
در این گزارش به دنبال پاسخ به سؤالاتی هستیم که ساکنان باغ سالاری هر روز از خود میپرسند: آیا ما واقعاً بخشی از شهر بیجار هستیم؟ آیا این زمینها، زمینهای شهری هستند یا روستایی؟ و در نهایت، چه کسی مسئول این وضعیت است و چه زمانی میتوان انتظار تغییر داشت؟
باغ سالاری شهرکی که نه شهر شد و نه روستا، امروز نمادی از بیخیالی و بیعدالتی توسعه است، شهرکی که با نامی زیبا و امیدی بزرگ آغاز شد، اما امروز تنها به یادگاری تبدیل شده است، در اینجا گلهای باغ سالاری خشک شدهاند و تنها گردوغبار خیابانهای ناهموار و بیخانمان آن، ساکنان را به یاد سالهای گذشته میاندازد، سالهایی که با امید به شهر شدن، قلبها را گرم کرده بودند، اما امروز تنها به خاطرهای تلخ تبدیل شدهاند.
مسئولان یک روز در این منطقه زندگی نکردهاند
اسماعیل زندی یکی از ساکنین منطقه باغ سالاری میگوید: از زمانی که اعلام شد این روستا به شهرک تبدیل شود تا امروز بیش از ۸۰درصد ساکنین موفق شدند اسناد اراضی خود را تهیه کنند و مابقی نیز که قولنامهای هستند همچنان بلاتکلیف مانده است و معلوم نیست چه وضعیتی در انتظار آنها است.
وی افزود: قطعهبندی توسط شهرداری انجام شده ولی به علت یک معارض هنوز طرح جامع آن اجرایی نشده و ساکنین هزارنفری این منطقه معطل عدم توجه مسئولین به مشکلات این منطقه است.
زندی توضیح داد: اراضی این منطقه صرفاً به خرید برای سرمایهگذاری تبدیل شده است و عملاً اگر رشد جمعیتی در این نقطه افزایش یابد نیاز به خدمات است که بدون شک مسئولان قصد و نیتی برای افزایش سطح خدمات و زحمات و غیره نیستند.
امکانات رفاهی در این منطقه تحریم شده است
مهناز علی ویسی یکی از ساکنین منطقه تخت و شهرک باغ سالاری گفت: فضای سبز در منطقه تخت محدود به دامنه کوههای طبیعی منطقه شده است و تنها پارکی که در ابتدای شهر واقع شده است به نام پارک الغدیر نیمهکاره رها شده است و فضای آن صرفاً مکانی برای استراحت مسافران گذری و اتراق جوانانی شده است که میخواهند در مکانی باشند که کسی آنها را نبیند.
وی افزود: در همین پارک الغدیر قرار بود یک نمایشگاه دائمی احداث و به بهرهبرداری برسد که حدود چند سال است نیمهکاره رها شده است و در دولت شهید رئیسی سقف آن زده شد و بدنه آن فعلاً منتظر است تا مدیری کاری کند.
این ساکن شهرک باغ سالاری توضیح داد: در کنار نبود امکانات بهداشتی و درمانی، ساکنین منطقه مجبور هستند برای مسائل و مشکلات خود هزینههای زیادی را صرف کنند تا به شهر بروند و باتوجهبه اینکه شهر بیجار نیز تنها یک درمانگاه تأمین اجتماعی و درمانگاه تخصصی دارد، باید ساعتها در نوبت بمانند.
وی ادامه داد: وقتی یک مرکز بهداشت ساده در منطقه نباشد، مسائل اجتماعی و بهداشتی منطقه روبهافزایش خواهد بود و عملاً کسی نیز در آینده پاسخگوی مشکلاتی که پیشآمده است نخواهد بود.
شهرک باغ سالاری نیمهکار رها شده است
اسلام زیادی ساکن شهرک باغ سالاری گفت: پروژه باغ سالاری در طرح جامع شهری دارای ابعاد مختلف و بلوکبندیهای متعددی است که هم میتوانست به علت موقعیت جغرافیایی که دارد و در واقع نگین شهر بیجار محسوب میشد، امروز به یک ضایعه هنجاری تبدیل شده است و نتیجه معکوس داده است.
وی افزود: شما هر گاه بهعنوان یک مسافر وارد شهری میشوید از ابتدای آن شهر میتوانید طرز تفکر مردم و مسئولین را حدس بزنید؛ یکی از ورودیهای شهر بیجار همین منطقه باغ سالاری است که از وضعیت آن میتوانید سطح شهرنشینی در این دیار پر افتخار و تاریخی را درک کرد و امیدوار بود مهاجرت معکوس به شهرستان اتفاق افتد.
این ساکن چند دهه باغ سالاری میگوید: نوجوانان و جوانان بیجار هیچ جایگاه ورزشی و تفریحی ندارند، تنها تفریح این قشر آیندهساز سوارشدن بر روی موتورسیکلت است و در بهترین حالت ممکن کوهنوردی است که آنهم نعمتاللهی است که این شهرک در دامنه کوه واقع شده است.
وی یادآور شد: تخت بهترین اراضی برای مسکن مهر و مسکن ملی دارد؛ ولی در این چند دهه با پیگیری نماینده مجلس چند قطعه به مسکن ملی تخصیص داده شد که اگر درگذشته بیشتر به آن توجه میشد، شهرک باغ سالاری برای خود به یک شهر تبدیل شده بود؛ ولی امروز کوچههایی دارد که خاکی هستند و در زمستان بدترین وضعیت را دارند.
زیادی توضیح داد: ساکنین منطقه باغ سالاری در وسط اراضی کشاورزی زندگی میکنند و در تابستانها با ورود کمباین و تراکتورها خاطرات تلخی را دارند، کوچهها جدولکشی نشده است و عملاً شهرداری هم مجوز ساختوساز به بسیاری از ساکنین نمیدهد.
وی افزود: از مسئولان شهرستانی، فرماندار، دادستان، شهردار و نماینده مجلس در خواست داریم به شهرک باغ سالاری بیشتر توجه کنند.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!