یادداشت؛
سپیدپوشان صبوری که مرز ندارند
در روز پرستار بار دیگر جامعه ایرانی به احترام سفیدپوشانی میایستد که در سختترین روزهای تاریخ، با دستهای خسته اما دلهای بزرگ، جان انسانها را پاس داشتند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در روزگاری که خستگی بر شانههای انسان سنگینی میکند، هنوز چراغی هست که خاموش نمیشود؛ چراغ سپیدپوشانی که هر روز و هر شب در سکوت راهروهای بیمارستانها امید را در رگهای جامعه تزریق میکنند. روز پرستار نه فقط یادآور یک مناسبت تقویمی بلکه بزرگداشت روحی است که در قالب انسان تجسم یافته است؛ روحی از ایثار، صبر و عشق.
پرستاری حرفهای نیست که در تعریف ساده خدمت به بیمار خلاصه شود، پرستاری زیستن در مرز میان مرگ و زندگی است؛ جایی که هر تصمیم هر لمس و هر نگاه میتواند معنای تازهای به واژه انسانیت بدهد.
از نخستین روزهای شکلگیری نظام سلامت مدرن در ایران تا امروز که جامعه پزشکی کشور در برابر تهدیدهای پیچیده جهانی ایستاده است، پرستاران ستونهای استوار این بنا بودهاند. آنان در سختترین روزها بهویژه در هشت سال دفاع مقدس، نشان دادند که لباس سفیدشان نه فقط نشانهی خدمت، بلکه پرچم مقاومت است.
در روزهایی که گلوله و آتش، مرز میان جبهه و پشت جبهه را در هم شکسته بود، پرستاران ایرانی با الگو گرفتن از حضرت زینب (س) در بیمارستانهای صحرایی سنگرهایی از ایمان ساختند و در آن هشت سال بسیاری از آنان حتی فرصت بازگشت نداشتند؛ صدای آژیر آمبولانسها برایشان آوای آشنایی بود نه هشدار؛ آن روزها پرستاران نه تنها مرهم بر زخمهای جسم که التیامبخش روح رزمندگان و خانوادههایشان بودند.
اما صحنهی ایثار پرستاران تنها به سالهای جنگ تحمیلی محدود نماند در بحران جهانی کرونا، وقتی جهان در هراس و انزوا فرو رفت، این پرستاران بودند که در دل طوفان ایستادند. آنان در روزهایی که ترس از بیماری حتی روابط انسانی را منجمد کرده بود، جان خویش را سپر جان دیگران کردند و بسیاری از آنان هرگز به خانه بازنگشتند و نامشان در فهرست بلند شهدای سلامت جاودانه شد.
در این روزها نیز که کشور ما بار دیگر درگیر شرایط بحرانی ناشی از تهاجم دوازدهروزه رژیم صهیونیستی علیه ایران بود و بیمارستانها میزبان مجروحان و آسیبدیدگان هستند، باز هم پرستاران پیشقدم خدمتاند. آنان بیهیاهو اما با عزم و ایمان، در خط مقدم امداد و مراقبت ایستادهاند، چه در زمان جنگ چه در روزهای همهگیری و چه در وضعیت اضطراری کنونی این قشر فرهیخته ثابت کرده است که مرز جغرافیا یا خطر برایشان معنا ندارد.
با اینهمه آنچه بر دوش این فرشتگان زمینی سنگینی میکند نه فقط بار وظیفه که گاه بیمهری و فراموشی است، مشکلات معیشتی، فشار کاری، کمبود نیرو و تأخیر در اجرای کامل قوانین استخدامی و تعرفهگذاری خدمات پرستاری، از دغدغههای همیشگی آنان است. بسیاری از پرستاران در شیفتهای طولانی با حداقل امکانات و حقوق، وظایف حیاتی خود را انجام میدهند و هنوز بخشی از مطالباتشان بر زمین مانده است.
جامعهای که قدر پرستار را نداند در حقیقت از سلامت خود غافل مانده است. پاسداشت پرستاران تنها با برگزاری مراسم و پیامهای تبریک محقق نمیشود، بلکه نیازمند اقدام عملی و سیاستگذاری منصفانه است و نظام سلامت ایران برای بقا و پویایی، باید بر پایه عدالت در توزیع نیروی انسانی و احترام به کرامت حرفهای پرستاران بازتعریف شود.
در کنار خواستههای صنفی نباید از جایگاه اخلاقی و فرهنگی پرستاران نیز غافل بود. آنان نماد مهربانیِ در عمل هستند؛ کسانی که در هر بحران بیمنت در کنار مردم میمانند. پرستار بودن یعنی زیستن برای دیگران، حتی اگر خود از پا درآیی.
روز پرستار فرصتی است برای بازاندیشی در ارزشهایی که این قشر شریف نماینده آن است: انسانیت، تعهد، ایمان و عشق به زندگی. باشد که در سایه این اندیشه، نه تنها در تقویم بلکه در تصمیمها و سیاستهای کشور نیز نام پرستار با احترام و عدالت همراه شود.
درود بر آنان که سپیدی لباسشان، یادآور پاکی دل و روشنی راه است؛ پرستارانی که بیمرز، بیتوقع و بیادعا، در قلب ملت ایران جا دارند.
نویسنده: طاهره جلوخانی فعال رسانهای
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!