حالت تاریک
شنبه, 24 آبان 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی کردتودی هستید؟
لیلاخ، مهد پرورش فرهیختگان ادبی و هنری
«کردتودی» گزارش می‌دهد؛

لیلاخ، مهد پرورش فرهیختگان ادبی و هنری

دختری از دیار لیلاخ که در سرودن شعر و اشعار فارسی دستی بر قلم دارد، تعبیر نمونه‌ای فاخر از اشعار و ابیات این هنرمند است که جنبه‌های دیگر زندگی را به‌صورت خلاقانه موضوع‌های شعری‌اش قرار می‌دهد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در زمانه‌ای که شاعران کمتری جنبه‌های مختلف زندگی خود را هنرمندانه سوژه‌های شعری‌شان قرار می‌دهند و بیشتر مشاهدات بیرونی را در شعرشان توصیف می‌کنند، سراغ شاعر جوانی رفتیم که شعرهایش دل هر عاشقی را به لرزه در می‌آورد.

 زهرا بهمنی متولد روستایی در نزدیکی دهگلان است و مقطع کاردانی و کارشناسی خود را در دانشگاه همدان طی کرده است، تعبیر عنوان اولین کتاب اوست که انتشاریافته است، در سلسله گفتگوهای کردتودی به سراغش این بانوی توانمند می‌رویم تا بیشتر با او آشنا شویم، با ما همراه باشید.

 سلام، لطفاً خودتان را معرفی نمایید؟

 به نام خدا، سلام، زهرا بهمنی هستم، متولد سال ۱۳۶۷ و دارای مدرک لیسانس در رشته زبان و ادبیات فارسی می‌باشم و در روستای کروندان از توابع بخش مرکزی شهرستان دهگلان به دنیا آمدم.

 از زمان کودکی و تا آنجایی که به‌خاطر دارم، خودم را با شنیدن و خواندن شعر و گوش‌دادن به اشعار شاعران نامدار ایران‌زمین مشغول می‌کردم، در دوران نوجوانی و زمانی که دانش‌آموز بودم، شعر می‌نوشتم و در کلاس درس آن را می‌خواندم.

 از چه سنی شروع به شعر سرودن و شعر نوشتن کردید؟

 سرودن شعرهایم را از دوران کودکی و زمانی که به مدرسه رفتم، آغاز کردم، در دوره ابتدایی به‌پای تخته می‌رفتم و شعرهایم را روی تخته‌سیاه می‌نوشتم، در زنگ فارسی با اجازه از معلم فارسی، شعرهایم را برای هم‌کلاسی‌هایم می‌خواندم، در آن زمان برای معلمان مدرسه باورکردن این موضوع که می‌توانم شعر بسرایم، یک مقدار سخت و باورنکردنی بود.

 به‌غیراز شعر سرودن، به کار دیگری مشغول هستید؟

 در حال حاضر معلم مقطع ابتدایی در مدرسه‌ای در دهگلان هستم، سال‌ها عضو حوزه هنری استان کردستان بوده و در این عرصه فعالیت‌های بسیاری داشته‌ام، به فعالیت‌های فرهنگی و هنری علاقه‌ای وافر دارم، اما چون در دهگلان، حوزه فرهنگی به‌صورت کم‌رنگ فعالیت دارد، لذا من از طریق هنر و فعالیت‌های هنری کار می‌کنم.

 در چه مسابقاتی شرکت داشته‌اید و چه عنوان‌هایی را کسب کرده‌اید؟

 در بیش از ۸ مسابقه‌ای که توسط آموزش‌وپرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شده، شرکت کرده و توانستم جوایز و افتخاراتی را برای شهرستان و استانم کسب کنم، در مسابقه شعر و ادبیات داستانی دفاع مقدس در استان همدان توانستم حائز رتبه دوم شوم.

 تغییر فضا از دانش‌آموز به دانشجو و از استان کردستان تا دانشگاه همدان، چه تأثیری در فعالیت‌های شما داشته است؟

 تغییراتی که در سبک سرودن شعر در درون من رخ داد، مربوط به آغاز دوران دانشجویی بود، زمانی که من از سپری نمودن دوران دانش‌آموزی در استان کردستان و به دنبال آن قبولی در رشته علوم تربیتی در دانشگاه همدان، تحولات بزرگی در سبک شعرسرایی در من رخ داد، با بهره‌مندی از اساتید رشته ادبیات و شعرخوانی در دانشگاه همدان توانستم به اطلاعات و تجربیات خویش اضافه کنم.

 علاقه و اشتیاق، چه میزان در دنبال‌کردن حرفهٔ شما تأثیرگذار بود؟

 همان‌طور که گفتم من از دوران کودکی به شعر و ادبیات فارسی علاقهٔ خاصی داشتم، این بدان معناست که در آغاز و شروع هر کاری مهم‌ترین بخش علاقه به کاری است که انجام می‌دهیم، تا علاقه و اشتیاق به کار در میان نباشد، فرد نمی‌تواند مصمم و با جدیت کارش را ادامه دهد.

 تأثیرات شعر سرودن بر تحصیل در دانشگاه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 بهترین دوران و بهتر است بگویم دوران طلایی شکوفایی استعداد من در دانشگاه رخ داد، در دانشگاه همدان، کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود داشت و هر چند ماه یک‌بار با تشکیل کلاس هایی در زمینه شعرسرایی، بداهه‌سرایی و شعر نو می‌پرداختند و در طی برگزاری مسابقاتی با همین موضوع در پایان از اثرات برتر تقدیر به عمل می‌آمد، من به‌اتفاق چند دانشجوی دیگر به‌نقد و بررسی اثرات راه‌یافته می‌پرداختیم، انتخاب من به‌عنوان منتقد و کارشناس نقدکننده در اثراتی که ارائه می‌شد، برای یکی مثل من تجربه‌ای خاص و تکرارنشدنی بود.

 آیا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی نیز ادامه دادید؟

 پس از گذراندن دوره دانشجویی و در بازگشت به شهرم، در پژوهش‌سرای دهگلان نیز مدت‌ها در زمینه هنری فعالیت می‌کردم، در دهگلان با واحد کریمی نویسنده و استاد حوزه ادبیات فارسی آشنا شدم، وی با دلسوزی تمام با پیگیری و بررسی اشعار من، پیشنهاد داد که به‌جای سرودن ابیات پراکنده، اشعارم را به‌صورت اجماع و کامل در یک کتاب جمع‌آوری کرده و آن را به چاپ برسانم، با راهنمایی استاد کریمی، اشعارم را گرد هم آوردم و پس از تدوین و ویرایش کلی توانستم پس از دو سال زحمت بهترین ابیاتم را در قالب یک کتاب به نام تعبیر به چاپ برسانم.

 دلیل نام‌گذاری تعبیر به‌عنوان نام کتابتان چیست؟

 دلیل انتخاب نام تعبیر به‌عنوان اسم کتاب شعرم به زمانی بر می‌گردد که استاد کریمی پیشنهاد چاپ اثر تعبیر را در قالب یک کتاب دادند، در آن زمان هر یک از نزدیکانم تعبیر جداگانه و متفاوتی در مورد چاپ این اثر داشتند، به‌عنوان‌مثال عده‌ای خیال می‌کردند که من به پول و درآمد حاصل از فروش کتابم فکر می‌کنم و هدفم تنها فروش است، از سویی دیگر برخی بر این باور بودند که من برای شهرت و مقام دست به چنین اقدامی کردم، این در حالی بود که برای چاپ این اثر من هدف دیگری داشتم، لذا تصمیم گرفتم که اسم کتاب را تعبیر بگذارم تا هر کسی با تعبیر خودش کتاب را مطالعه کند.

 به جز تعبیر، کتاب‌های شعر دیگری هم دارید؟

 بله، به‌غیراز کتاب شعر تعبیر، کتاب شعرهایی نظیر دوست‌داشتن به طعم توت، بوسه بر دستان و زمستان آمد که یکی از بهترین اشعاری است که در طول این سال‌ها سروده‌ام را به زبان قلم سروده و نوشته‌ام.

 زهرا بهمنی نویسنده کتابی که بعضی از حرف‌هایش آن‌قدر سنگین است که شاید هضمش برای هر کسی آسان نباشد، بهمنی در بخشی از کتابش می‌گوید: فاتحه‌اش را خواندم، همان لحظه که گفت سرش برود، قولش نمی‌رود! و یا در بخشی دیگر نوشته است که دستش را گرفتم، نبضش نمی‌زد، کاش صبح بهش نگفته بودم که می‌برمت سالمندان!

 برنامه‌ات برای آینده چیست؟

 در حال اتمام کتابی جدید از اثری جدید و متفاوت هستم، این کتاب در حوزه آموزشی و برای دانش‌آموزان سنین پایین‌تر در آینده چاپ خواهد شد و حاوی نکات ریز آموزشی و تربیتی خواهد بود، البته در کنار همه اینها، در حال نوشتن کتاب شعری دررابطه‌با دوران هشت سال جنگ تحمیلی در منطقه لیلاخ هستم، این کتاب در شعرهایش، رشادت‌ها، جوانمردی‌ها، فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌های قهرمانانی را به تصویر می‌کشد که در دوران دفاع مقدس در منطقه لیلاخ دوشادوش مردم به جنگ با دشمن پرداختند، قهرمانانی که جانشان را دادند، اما تن به ذلت ندادند.

 پس از انتشار کتاب تعبیر، مسئولان شهرستانی و استانی، چه اقداماتی را در راستای حمایت از شما انجام دادند؟

 این کتاب بعد از چاپ در میان دانش‌آموزان، کتابخانه و اداره ارشاد اسلامی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دهگلان عرضه شد، به‌تنهایی کتابی را که چاپ کرده بودم را در سطح شهرستان منتشر کردم، تا به الان کسی یا ارگانی به‌عنوان حامی و پیگیر پیدا نشده است.

 و انتظارات شما از مسئولان؟...

 انتظار ما از مسئولان در نهایت به یک جمله خلاصه می‌شود، از نویسندگان حمایت کنند، ما در شهرستان استعدادهای کشف نشده‌ای داریم که فقط به‌خاطر اینکه حامی و پشتیبانی ندارند، خودشان را نشان نمی‌دهند و کسی نیز آنان را نمی‌شناسد، باوجوداینکه چند ماه از چاپ تعبیر می‌گذرد، اما هنوز مسئولان نتوانسته‌اند از این اثر شهرستانی رونمایی کنند، رونمایی از این کتاب می‌تواند آن را به مردم معرفی کند و بسیاری از کسانی که حتی از وجود این اثر اطلاعی ندارند، اطلاع‌رسانی شود.

 کلام پایانی...

استعدادهای فراوانی در سطح شهرستان دهگلان وجود دارند که متأسفانه حامی نداشته و گمنام باقی‌مانده‌اند، اگر ما توانستیم کتابی را به چاپ برسانیم، دلیل بر ثروتمند یا پول‌دار بودن ما نیست، باوجود هزاران مشکل توانستم، کتابم را به چاپ برسانم، اگر مسئولان به‌جای سنگ‌اندازی، از ما که آینده‌سازان کشور خودمان هستیم، حمایت کنند، بدون شک با انگیزهٔ بیشتری فعالیت خواهیم کرد.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!