حالت تاریک
پنج‌شنبه, 29 آبان 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی کردتودی هستید؟
سواد رسانه‌ای سپر جامعه در عصر شبکه‌ها
«کردتودی» گزارش می‌دهد؛

سواد رسانه‌ای سپر جامعه در عصر شبکه‌ها

کارشناس سواد رسانه‌ای کردستان در گفتگویی تفصیلی از اثرات روانی و اقتصادی شبکه‌های اجتماعی و ضرورت تقویت مهارت‌های رسانه‌ای برای مواجهه آگاهانه با این فضا سخن گفت.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، این روزها جهان به جای آن‌که در ورق‌های کتاب جان بگیرد در روشنای صفحه‌های کوچک تلفن همراه معنا می‌شود؛ قصه‌هایی که زمانی در سکوت کتابخانه‌ها جان می‌گرفتند حالا در میان قاب‌های براق شبکه‌های اجتماعی جاری شده‌اند؛ جایی که واژه‌ها جای خود را به تصویر سپرده‌اند و تأمل‌های طولانی در برابر روایت‌های چندثانیه‌ای پس نشسته‌اند. 

در چنین فضایی سواد رسانه‌ای تنها یک مهارت جانبی نیست؛ نوعی قدرت زیستن در جهانی است که مرز میان حقیقت و خیال هر روز باریک‌تر می‌شود. بسیاری از افراد، ناخواسته و بی‌آنکه زرهی از آگاهی بر تن داشته باشند، میان سیلاب پایان‌ناپذیر محتوا رها شده‌اند. 

همین بی‌پناهی رسانه‌ای است که آسیب‌پذیری را افزایش می‌دهد و ما را به گفت‌وگو با لیلا احمدی، کارشناس سواد رسانه‌ای کردستان، رسانده است تا از چشم یک متخصص به این دگرگونی بزرگ بنگریم.

کردتودی: خانم احمدی با توجه به تغییرات گسترده رسانه‌ای، سواد رسانه‌ای امروز چه نقشی در زندگی انسان‌ها دارد؟

احمدی: سواد رسانه‌ای امروز برخلاف گذشته یک انتخاب نیست بلکه ضرورتی بنیادین است. ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که هر فرد، هر لحظه در معرض حجم عظیمی از اطلاعات قرار دارد؛ اطلاعاتی که بخش زیادی از آن‌ها بدون پالایش، بدون شفافیت و حتی بدون نیت سالم منتشر می‌شوند. اگر کاربر نتواند تشخیص دهد که یک محتوا از کجا آمده، چرا تولید شده و چه تأثیری بر ذهن او دارد، عملاً قدرت تحلیل و تصمیم‌گیری‌اش تضعیف می‌شود؛ سواد رسانه‌ای به ما کمک می‌کند مصرف‌کننده منفعل نباشیم، بلکه بتوانیم از میان انبوه محتوا آنچه سازنده و معتبر است را انتخاب کنیم. این مهارت به انسان امکان می‌دهد در جهانی که دیده شدن گاهی مهم‌تر از بودن است باید هویت خود را حفظ کند.

کردتودی: بارها شنیده ایم که اینستاگرام بیش از سایر شبکه‌ها بر سبک زندگی افراد تأثیر می‌گذارد. علت این تأثیر عمیق چیست؟

احمدی: اینستاگرام اساساً بر عرضه و نمایش استوار است، پلتفرمی که با تصویر کار می‌کند و در مقایسه با رسانه‌های متنی، اثر احساسی سریع‌تری دارد و فرصت تفکر را کوتاه‌تر می‌کند، الگوریتم اینستاگرام نیز با دقتی بالا علایق کاربر را رصد کرده و محتوایی ارائه می‌دهد که بیشترین کشش احساسی را برای او داشته باشد؛ از ظاهر گرفته تا سبک زندگی و سفر و مصرف و این سازوکار فرد را وارد چرخه‌ای از مقایسه ناخواسته می‌کند؛ مقایسه‌ای بی‌پایان که او را در برابر زندگی‌هایی قرار می‌دهد که اغلب محصول صحنه‌سازی و انتخاب گزینشی بهترین لحظه‌هاست. نتیجه این روند شکل‌گیری ذهنیتی است که در آن زندگی معمولی، ناکافی و کم‌رنگ به نظر می‌رسد.

کردتودی: این مقایسه مداوم چه تغییری در رفتار کاربران ایجاد می‌کند؟

احمدی: انسان ذاتاً گرایش به مقایسه دارد، اما اینستاگرام این گرایش طبیعی را از محدوده‌ سالم خارج کرده و آن را به مسابقه‌ای جهانی تبدیل کرده است و کاربر روزانه با صدها تصویر از چهره‌ها، سفرها، خانه‌ها و سبک‌های زندگی متفاوت روبه‌رو می‌شود و این مواجهه مداوم فشار روانی محسوسی ایجاد می‌کند.

 البته این فشار همیشه آشکار نیست؛ گاهی در قالب احساس نارضایتی، کاهش اعتمادبه‌نفس یا تلاش بیهوده برای رسیدن به استانداردهایی دیده می‌شود که هیچ نسبتی با واقعیت زندگی افراد ندارند و به مرور زمان معیارهای مجازی جایگزین معیارهای واقعی می‌شوند و این تغییر نگاه به دگرگونی در رفتارهای فردی و خانوادگی منجر خواهد شد.

کردتودی: برخی خانواده‌ها در سال‌های اخیر فشار اقتصادی ناشی از فضای مجازی را تجربه کرده‌اند. این موضوع را چطور ارزیابی می‌کنید؟

احمدی: تأثیر اینستاگرام تنها در سطح روانی نیست؛ اثرات اقتصادی آن نیز به‌طور جدی قابل مشاهده است. وقتی نمایش‌های تجملی در شبکه‌های اجتماعی افزایش می‌یابد، بسیاری از افراد احساس می‌کنند برای عقب نماندن باید خود را با این جریان هماهنگ کنند؛ چه در خرید کالاهای لوکس، چه در انتخاب سبک سفر و چه در شکل دادن به ظاهر خانه و بخشی از مصرف‌گراییِ امروز دقیقاً از همین فشارهای مجازی نشأت می‌گیرد؛ هزینه‌هایی که نه از نیاز واقعی، بلکه از ترس کمتر دیده شدن سرچشمه می‌گیرد. نتیجه این رفتار فشارهای اقتصادی بی‌مورد و افزایش نقش ظاهرسازی در تصمیم‌های مالی خانواده‌هاست.

کردتودی: در بعد روان‌شناختی کاربران شبکه‌های تصویری با چه آسیب‌هایی مواجه می‌شوند؟

احمدی: یکی از آسیب‌های اصلی تقویت احساس ناکافی بودن است، وقتی فرد هر روز با تصاویر بی‌نقص از چهره‌ها یا سبک زندگی دیگران روبه‌رو می‌شود، ناخواسته خود را در مقایسه‌ای یک‌طرفه قرار می‌دهد؛ این وضعیت به اضطراب، افسردگی، استرس‌های مزمن و حتی اختلالاتی مثل بدریخت‌انگاری بدنی منجر می‌شود. اما آسیب عمیق‌تر آن است که هویت فرد کم‌کم وابسته به تأیید دیگران می‌شود. یعنی ارزش خود را نه بر اساس توانایی‌ها و ویژگی‌های واقعی، بلکه با معیارهایی چون تعداد لایک و دنبال‌کننده ارزیابی می‌کند و در چنین شرایطی پایداری روانی فرد به شدت آسیب‌پذیر خواهد شد.

کردتودی: برخی معتقدند مشکل از شبکه‌ها نیست، بلکه از شیوه استفاده کاربران است آیا این نگاه را تأیید می‌کنید؟

احمدی: کاملاً. هیچ رسانه‌ای ذاتاً تهدید نیست؛ اما زمانی خطرناک می‌شود که بدون مهارت از آن استفاده شود، اگر کاربران بتوانند منابع معتبر را تشخیص دهند به دام شایعات نیفتند، زمان حضور خود را مدیریت کنند و در مقابل جریان مقایسه مقاومت کنند، شبکه‌های اجتماعی می‌توانند بستری مفید برای یادگیری، خلاقیت و ارتباط باشند. خطر زمانی ایجاد می‌شود که کاربر بدون آگاهی وارد فضای مجازی می‌شود و اجازه می‌دهد الگوریتم‌ها برای او تصمیم بگیرند. آگاهی و مهارت، نقش سپر را برای افراد ایفا می‌کند.

کردتودی: برای کاهش این آسیب‌ها چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید؟

به اعتقاد من مهم‌ترین اقدام آغاز آموزش سواد رسانه‌ای از سنین پایین است؛ مهارتی که باید درست مانند خواندن و نوشتن به عنوان بخشی از تربیت آموزشی در مدارس جدی گرفته شود؛ در کنار این مسئله کاربران باید بیاموزند که مدیریت زمان و انتخاب محتوا نقش اساسی در کیفیت زندگی رسانه‌ای دارد، حذف صفحاتی که حال روانی فرد را تضعیف می‌کنند، محدود کردن زمان استفاده و جایگزینی بخشی از فعالیت‌های آنلاین با تجربه‌های واقعی از جمله کارهایی است که اثر مستقیمی بر سلامت روانی افراد دارد.

همچنین تقویت هویت فردی و روابط گرم خانوادگی می‌تواند تأثیر شبکه‌های اجتماعی را تا حد زیادی کاهش دهد؛ خانواده‌هایی که گفت‌وگو، صمیمیت و ارزش‌های واقعی زندگی در آن‌ها جاری باشد، کمتر گرفتار استانداردهای غیرواقعی فضای مجازی می‌شوند. مجموع این اقدامات فضای مجازی را از تهدیدی پنهان به فرصتی برای رشد تبدیل خواهد کرد.

کردتودی: در نهایت جمع‌بندی شما درباره نقش اینستاگرام در تغییر سبک زندگی چیست؟

اینستاگرام تنها یک شبکه اجتماعی نیست؛ زیست‌جهانی تازه است که می‌تواند سازنده یا مخرب باشد. این فضا توانایی تغییر در الگوهای مصرف، روابط خانوادگی، سلامت روان و حتی هویت فردی را دارد. اگر افراد بدون آگاهی وارد این فضا شوند، مرز میان واقعیت و نمایش به سرعت از بین می‌رود و زندگی واقعی تحت تأثیر انتظارات غیرواقعی قرار می‌گیرد. اما اگر سواد رسانه‌ای و مدیریت استفاده در کنار هم قرار بگیرند، این شبکه می‌تواند به ابزاری برای خلاقیت، ارتباط و یادگیری تبدیل شود و تعادل میان جهان واقعی و جهان نمایش تنها با آگاهی ممکن است.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!