
یادداشت؛
مذاکره با شیطان
در پی هشدارهای امام خامنهای درباره خطرات مذاکره با آمریکا، تجارب اخیر نشان میدهد که این رویکرد نهتنها بینتیجه بوده، بلکه میتواند به تضعیف هویت ملی و افزایش تهدیدات خارجی منجر شود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در تاریخ اول خرداد ۱۳۸۱ امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا سخنانی مهم و تأملبرانگیز را مطرح کردند.
ایشان با تأکید بر هویت اسلامی و ملی کشور، بهصراحت بیان کردند: «مسئله امریکا این است که هویت اسلامی و ملی ما را قبول ندارد و این را به زبان میآورد. چرا عدهای از مدعیان سیاست و فهم، نمیفهمند؟... ارتباط و مذاکره با آن، هم خیانت و هم حماقت است.»
این سخنان که در آن زمان بهعنوان یک هشدار جدی مطرح شد، اکنون پس از گذشت ۲۳ سال و باتوجهبه تجارب تلخ گذشته، همچنان در کانون توجه قرار دارد. در این مدت، کشور ما با چالشهای متعددی مواجه شده است، از جمله جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر که منجر به شهادت حدود ۱۰۰۰ نفر و مجروحیت هزاران نفر دیگر شد. بااینحال، برخی از مسئولان در ردههای میانی همچنان بر طبل مذاکره میکوبند و به دنبال ارتباط با قدرتهای غربی هستند.
این تناقض در سیاستگذاری نشاندهنده یک شکاف عمیق در درک و تحلیل واقعیتهای جهانی و منطقهای است. برخی از مسئولان به دنبال راهحلهای دیپلماتیک هستند درحالیکه تجربههای گذشته نشان میدهد که مذاکره با قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا، نهتنها به نتایج مثبت منجر نشده، بلکه به تضعیف مواضع کشور و افزایش فشارها نیز انجامیده است. این در حالی است که امام خامنهای بهوضوح تأکید کردند که این نوع مذاکره میتواند به «صلح تحمیلی» یا «سازش» منجر شود که در واقع به معنای تسلیم در برابر زور و خشونت است.
اخیراً، برخی از این مسئولان به این نکته اشاره کردهاند که به دلیل خشم مردم هیچکس از شیفتگان و باورمندان به غرب جرئت نمیکند درباره مذاکره و دیپلماسی صحبت کند. این بیان، نشاندهنده یک واقعیت اجتماعی است که در آن مردم بهشدت نسبت به هرگونه سازش با دشمنان خود حساس هستند. این خشم و نارضایتی ناشی از تجارب تلخ گذشته و احساس عدم اعتماد به قدرتهای غربی است که همواره در پی منافع خود بودهاند و نه منافع ملتها.
امام خامنهای در این زمینه تأکید کردند که مذاکره با سران متکبر و شیطانصفت آمریکا و تروئیکای اروپا، نهتنها بیحاصل بوده، بلکه میتواند خطرناک نیز باشد. ضعف دیپلماسی در این زمینه به گستاخی بیشتر دشمنان منجر شده و حتی تهدیدات جدی علیه رهبر معظم انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی را به دنبال داشته است. این تهدیدات، نشاندهنده این است که دشمنان بهویژه در شرایطی که احساس ضعف میکنند به دنبال ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشور هستند.
در این راستا، روزنامه گاردین نیز به نکتهای مهم اشاره کرده و نوشته است: «آمریکا دیگر آن کشور سابق نیست؛ نه در قدرت جهانی، نه در عقلانیت سیاسی و نه در ارزشهای اخلاقی. اکنون هیچ مشکلی در جهان وجود ندارد که راهحل آن در آمریکا باشد؛ نه سیاسی، نه اقتصادی، نه فرهنگی، نه اجتماعی». این اعترافات از سوی غربیها، سؤالات جدی را درباره عاقلانه بودن مذاکره با چنین تفکری به وجود میآورد. آیا واقعاً میتوان به قدرتی که خود به بحرانهای داخلی و بینالمللی دچار است، اعتماد کرد؟
با نگاهی به کشورهایی مانند: عراق، افغانستان، لبنان، لیبی و سوریه، بهوضوح میتوان دریافت که هزینه مقاومت کمتر از هزینهسازش است. این واقعیت، بار دیگر ضرورت توجه به اصول و ارزشهای اسلامی و ملی را در مواجهه با چالشهای جهانی یادآوری میکند. در نهایت، مذاکره با سران کفرپیشه و درندهخو، بهعنوان یک گزینه ممنوع، باید در دستور کار قرار گیرد تا از تکرار تجربیات تلخ گذشته جلوگیری شود.
این تحلیل نشان میدهد که در دنیای امروز دیپلماسی و مذاکره باید بادقت و هوشمندی بیشتری انجام شود و در شرایطی که دشمنان به دنبال تضعیف هویت ملی و اسلامی ما هستند، باید بهجای مذاکره با آنها بر تقویت وحدت داخلی و مقاومت در برابر فشارها تمرکز کنیم و این رویکرد نهتنها به حفظ استقلال و عزت ملی کمک میکند، بلکه میتواند بهعنوان یک الگو برای دیگر ملتها نیز مطرح شود.
نویسنده: حنیفه خالدی
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!